
وَرزاجَنگ (جنگ گاوهای نر) آئینی بهجامانده از فرهنگ ایرانی در شمال کشور است؛ میراثی تلخ و دلخراش که گویی به دل برخی روستانشینان گیلانی و مازندارنی شیرین نشسته و تا آغازین سالهای هزاره سوم از رونق نیفتاده است. گیلکان و ساکنان مازند در فصل پائیز و اوایل زمستان پس از دروی شالی و بههنگام فراغت […]
وَرزاجَنگ (جنگ گاوهای نر) آئینی بهجامانده از فرهنگ ایرانی در شمال کشور است؛ میراثی تلخ و دلخراش که گویی به دل برخی روستانشینان گیلانی و مازندارنی شیرین نشسته و تا آغازین سالهای هزاره سوم از رونق نیفتاده است. گیلکان و ساکنان مازند در فصل پائیز و اوایل زمستان پس از دروی شالی و بههنگام فراغت از کار کشاورزی، گاوهای نر را به جان هم میانداختند و با داد و فریاد و صوت و کف تشویقشان میکردند؛ شرط میبستند و با گاو برنده، برنده میشدند و با بازنده، بازنده. آئینی که گر چه نسبت به گذشته کمرنگ شده اما همچنان در برخی نقاط شمال کشور به قوت گذشته برگزار میشود.
گاوداران در زمانی از پیش تعیینشده دور هم جمع میشوند و در فضای باز و سرسبز و یا در قسمتی از شالیزار میدان جنگی تعیین میکنند؛ میدانی برای نبرد تمامعیار گاوها و شرط و شرطبندی گاوبازها و تماشاگران. جنگی که نبرد شاخهای سخت و تیز است با پوست و گوشت نرم و استخوان؛ تفریحی کاسبکارانه برای بشر متمدن و مدعی فرهنگ که با خون و خونریزی و خشونت علیۀ حیوانات همراه است. گاوبازان با ضربات چماق، گاوهای نر را تحریک کرده، به میدان جنگ میفرستند و به جان هم میاندازند. جنگ تمامی ندارد مگر گاوی فرار کند و یا آنکه از بخت بد بیفتد و بهشدت مجروح یا کشته شود. «ورزاجنگ» ثمرهای جز روح رنجور، تن زخمی و گاهی مرگ برای نرِگاو بازنده و حتی برنده ندارد. سرنوشتی تلخ برای حیواناتی بسیار زیبا با شاخهای بهنسبت بلند و محکم و کوهانی در پشت که به آنها صلابتی بیبدیل میبخشد و از هزاران سال پیش الهامبخش هنرمندان سفالگر گیلانی بودهاند.
دردناکتر و نگرانکنندهتر از شیوۀ نگهداری و نحوۀ تربیت این حیوانات اهلی و همچنین حال و روزشان در روزهای تمرین خشمورزی و جنگ در میدان خشونت این است که «ورزاجنگ» در جامعۀ مدعی تمدن و فرهنگِ گیلان مرسوم است و به دور از فطرت انسانی و آموزههای دینی همچنان برگزار میشود. خداوند رحمان و رحیم در قرآن کریم تمام جنبندگان، پرندگان و چرندگان را «اُمت»هایى مانندِ جوامع انسانى دانسته است و خطاب به انسانها میفرماید: هیچ جنبندهاى در زمین نیست و هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز مىکند، مگر این که اُمتهایى مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم؛ سپس همگى به سوى پرودگارشان محشور مىشوند(۱). روایت است که پیامبر رئوف و عاطف اسلام حضرت محمد(ص) ماده شترى را دید که زانویش بسته شده و جهاز همچنان بر پشت اوست، فرمود: «صاحب آن کجاست؟ به او بگویید خودش را براى دادخواهى این شتر در قیامت آماده کند»(۲). مورخان نگاشتهاند که رسول رحمت و رأفت هنگامى که با سپاه اسلام براى فتح مکه مىرفت، سگى را دید که در حال شیردادن به تولههایش بود و زوزه مىکشید؛ ایشان به یکی از اصحاب خویش فرمود: «جلوی آن حیوان بایست و از او مراقبت کن تا مبادا سپاهیان که از آن جا مىگذرند به او و تولههایش، آسیبى برسانند»(۳). همچنین روایت است که پیامبر مکرم اسلام انسانها را از بهجانِ هم انداختن حیوانات بهشدت نهى فرموده است: «خداى تعالى کسى را که حیوانات را به جان هم مىاندازد تا با هم بجنگند، لعن کرده است»(۴).
حیوانات نیز همانند انسانها از حقوقی همچون حق حیات، حق درمان، حق آرامش، حق دوری از هر نوع خشونت و… برخوردارند و آداب و رسوم ضدانسانی و ضدحیوانی که به نوعی مبارزه با نظام آفرینش محسوب میشود مصداق بارز تعدی به حیوانات و همچنین تضییع حقوقشان بوده و مستوجب مسئولیت گاوداران، گاوبازان و حتی متولیان امر است. تضییع حقوق حیوانات طبق قانون مجازات اسلامی جرم بوده و به نوعی ترویج خشونت محسوب میشود و از طرفی نظم عمومی را برهم زده و بهداشت عمومی جامعه را به مخاطره میاندازد.
در دین مبین اسلام، دستورات و سفارشهای موکدی درباره نحوه نگهداری و ترحم بر جانداران و حیوانات حتی زنبور، کرم ابریشم و مورچه بیان شده است. در کتابهاى فقه و حدیث بسیار بر لزوم تهیه وسایل زندگى و رفاه برای حیوانات مانند مسکن، تامین آب و غذا، در نظر گرفتن میزان توان برای باربری، لزوم پانسمان جراحت، ندوشیدن تمام شیر حیوان مادر، برنداشتن تمام عسل از کندو، تامین برگ توت کافی برای کرم ابریشم، ممنوعیت به بندکشیدن و شکنجه و… توصیه شده است. حتی به حاکم دستور داده شده که اگر مالک هر حیوانى به تامین نیازهاى آن اقدام نکند، لازم است که او را به این وظیفه اجبار کند؛ در صورتى که خود حاکم نتواند این کار را انجام دهد، باید افراد دیگر به این وظیفه اقدام و حیات آن حیوان را حفظ کنند(۵).
وقتی شریعت الهی اسلام اینگونه نسبت به حقوق حیوانات هشدار داده و حتی به متجاوزان و خائنین به حقوق حیوانات، وعده عذاب و حسابرسى شدید در روز قیامت داده است؛ چگونه مسئولین قضایی و دادستان محترم در برابر برگزاری این مراسم بدوی سکوت میکنند و به دنبال احقاق حقوق تضییع شده حیوانات در «ورزاجنگ» و احیای شأن انسان نمیشوند؟ آیا حق حیات و آرامش تنها مختص انسانهاست؟ به قول مهاتما گاندی، «میزان مدنیت یک جامعه را با معیار رفتار با حیوانات میتوان سنجید».
منابع:
(۱). آیه ۳۸ سورۀ مبارکه انعام.
(۲). بحار الأنوار ۷/۲۷۶/۵۰ – منتخب میزان الحکمه، ص ۱۷۰٫
(۳). محمد بن یوسف صالحى شامى، سبل الرشاد فى سیره خیر العباد، ج ۵، ص ۲۱۲ و ج ۷، ص ۲۹.
(۴). دمیرى، بىتا، ج ۲، ص ۷۱.
(۵). محدث نورى، «جامعیت اسلام» مجموعه مقالات خاتم پیامبران، ص ۵۵ – ۵۶.
نویسنده: علی رمضانی کینچاه