
به گزارش خزرآنلاین، سالها پیش وقتی کارتون خانواده دکتر ارنست از قاب کوچک و سیاه و سفید نمایشگر های خانگی پخش می شد کسی فکر نمی کرد که روزی مشابه این داستان امروز هم به وقوع بپیوندد! داستانی شبیه به زندگی یک عضو شورای شهر! ماجرای خانواده دکتر ارنست از این قرار است که خانواده […]
به گزارش خزرآنلاین، سالها پیش وقتی کارتون خانواده دکتر ارنست از قاب کوچک و سیاه و سفید نمایشگر های خانگی پخش می شد کسی فکر نمی کرد که روزی مشابه این داستان امروز هم به وقوع بپیوندد! داستانی شبیه به زندگی یک عضو شورای شهر!
ماجرای خانواده دکتر ارنست از این قرار است که خانواده ای قصد دارند با کشتی به استرالیا بروند که ناگهان در میانه راه گرفتار توفان شده و به ناچار وارد جزیره ای ناشناخته می شوند!
خانواده دکتر ارنست سعی می کنند با کمترین امکاناتی که دارند زندگی خود را اداره نموده و نیاز هایشان را با استفاده از بقایای کشتی شکسته و لوازم موجود در جزیره برطرف نمایند.
آنها برای ادامه زندگی خود به کشاورزی و دامپروری می پردازند و کم کم آن جزیره را تصرف می کنند! در میانه های ماجرا یک کاپیتان و پسر بچه سیاه پوست نیز به جمع آنها می پیوندند!
در پایان خانواده دکتر ارنست با ساخت یک قایق و آذوقه کافی موفق می شوند خود را از جزیره نجات داده و به استرالیا بروند.
جالب آن که حالا هم گویا یکی از اعضای شورای شهر همواره در تلاش است به تبعیت از خانواده دکتر ارنست که آن جزیره را به دست گرفته بودند با کمک خانواده اش حوزه نفوذ خود را در شهر گسترش دهد ودر این راه از پتانسیل بستگان هم استفاده می کند!
البته اگر بخواهیم شباهت بخش پایانی این دو خانواده را بررسی کنیم در می یابیم که خانواده دکتر ارنست قصد ماندن در آن جزیره را نداشتند و می خواستند خود را به استرالیا برسانند اما این عضو شورای شهر در تلاش است با گرفتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد جهت ورود به مجلس و نشستن بر کُرسی نمایندگی کاندیدا شود تا شاید از این طریق بتواند بستگان بیشتری از خود را به عنوان مباشر، مشاور و شاید نطق نویس به کار گیرد!
نویسنده: طناز